شیرمادر یا شیرخشک

ساخت وبلاگ
رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء ﴿۳۸﴾

پروردگارا از جانب خود فرزندى پاك و پسنديده به من عطا كن كه تو شنونده دعايى

شیرمادر یا شیرخشک...
ما را در سایت شیرمادر یا شیرخشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faslemaryam بازدید : 86 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:30

چقدر روزا داره برام کند سپری میشهچقدر در حالت نمیدونم چه می شود و چه میکنم و چه خواهد شد سپری میشه؟ظاهرم خوشحال ولی ته دلم یک حسی دارم که دوست دارم تنها باشم.دوست دارم یکم با خودم خلوت کنم یکم تو خودم باشم آزاد از هر فکری و مسئولیتی و هر چی ...این روزا تو ذهنم خیلی فکر و خیال،خیلی درگیری و خیلی تصمیم ها و خواسته هاست اما بیرونم خالی از همه ایناست انگار که بیرونم یک آدم خیلی پر شور و حال و خوشحال ولی درونم یکی هست که با خودش درگیر و نمیدونم میخواد چه کنه با زندگیشرایان از مهرماه میره مهدکودک و به طور رسمی تجربه جدایی از خونه رو به دست میاره و این خیلی برام خوشایند.خیلی دلم پرمیکشه برای اینکه ببینم حضورش برای رفتن به مهدکودک چه جوری؟خیلی دوست دارم یک دوربین بهش وصل کنم تا هر جا میره با حس و حالش و تجربش همراه باشم.بچم این همه وقت دوست داشت من خونه بمونم و کنارش باشم،حالا که احتمالا از مهرماه خونه هستم رایان همراهم نیست و مهدکودک،مبینی مامان این رسم زندگی و جریاناتی هست که برای هممون رقم میخوره.راستش دوست دارم مهرماه رو دنبال کار نباشم و فقط یکم استراحت بدم به خودم،دوست دارم روزای اول مهدکودک رفتن رایان رو با آرامش ببینم و مثل یک تصویر شفاف تا اخر عمرم تو ذهنم حک کنم.واسه همین اگر هم بخوام برم تو کار کارمندی ترجیح میدم که اون روزا مشغول به کار نباشم.مگر چندبار قرار هست که این حس رو تجربه کنم!خلاصه که فعلا باید به هر شکلی که هست این ماه رو تموم کنم تا در ماه های بعد باشد که رستگار شوم شیرمادر یا شیرخشک...
ما را در سایت شیرمادر یا شیرخشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faslemaryam بازدید : 83 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:30